خط مترادف


خط مترادف اسم فرم

  • آهک با کیفیت طبیعت ويژگي صفت لمسی مشخصه تمبر، تنور، تن دانه ورید عادت، تا قانون اساسی خلق و خوی.
  • البته مسیر, روش, روش طرح, مفهوم، راه، شغل و کسب و کار و تماس و دامنه، محدوده.
  • راه راه، باند، علامت، سکته مغزی، نوار، نوار، فاصله، خط، کمربند، striping، striation، پرتو، ری، جریان، ابتدا، هسته، لایه، ورید، قشر.
  • ردیف رتبه، صف سری، ستون، فایل، قطار، در صفوف منظم، تراز، آرایه، تنظیم.
  • رشته، بند ناف، طناب، رشته، شلاق زدن، رشته.
  • زمین spiel آواز و رقص، ballyhoo، اعتیاد به مواد مخدره.
  • سری دنباله پیشرفت، مجموعه، جانشینی، اصل و نسب، تبار، نسب، نوادگان.
  • علامت سکته مغزی، راه راه، باند شیار، شکاف، داش، جويچه, چین و چروک، ابتدا، بریده بریده، شکاف.
  • کوچه پاساژ راهرو byway جاده ایران بای پس گذرگاه, راه, راه و آهنگ و نوین، خیابان.

خط مترادف فعل فرم

  • سازماندهی مونتاژ, راه اندازی, ترتیب, ارائه مارشال، هماهنگ، تحکیم.
خط لینک های مترادف: روش, راه, راه اندازی, ترتیب,