خم شدن مترادف
خم شدن مترادف اسم فرم
- تعظیم droop دولا دولا راه رفتن، چمباتمه زدن، رکود، خم.
خم شدن مترادف فعل فرم
- خم اشاره، تعظیم زانو زدن، squat، دولا شدن، لاغر، slump، slouch، حدس، سوزنده، افتادگی.
- غرق debase، فرود، کاهش رفتار کردن، تنزل، abase، ارسال، condescend، تمکین کردن، grovel، تحقیر، kowtow.