خواب مترادف


خواب مترادف اسم فرم

  • چرت زدن شكست خواب، خواب زمستانی، دراز کشیدن، چرت زدن خواب نیمروز، چرت زدن، doze، shuteye، بقیه، بیهوشی، گلوکز.

خواب مترادف فعل فرم

  • slumber چرت drowse، خواب نیمروز، چرت زدن، استراحت، کندن، هایبرنیت، در روشن، اشاره، خروپف.
خواب لینک های مترادف:

خواب مترادف،