خود سر مترادف
خود سر مترادف صفت فرم
- unpredictable نامنظم هوس باز نامنظم، fitful، تغییر، تعارض، inconstant، متغیر، بی ثبات، تغییر پذیر، ناپایدار است.
- عمدی لجباز، نافرمان، نافرمانان نسوز، لجوج، مقاوم، بر خلاف، حافظۀ، سرکش یا طغیانگر، نظم، سرکش، مقاوم، رو به جلو.
- متکبر، عجول و بی پروا، بثورات، مغرور، خودخواه، دارای تهور بی مورد، بی پروا، غفلت، لجباز، مغرور، متکبر، متظاهر.