خیره نگاه کردن مترادف


خیره نگاه کردن مترادف اسم فرم

  • زل زل نگاه کردن، نگاه، glower، توجه، تابش خیره کننده، چشم چرانی، با شگفتی نگاه کردن.

خیره نگاه کردن مترادف فعل فرم

  • exult پیروزی vaunt، کلاغ، jubilate، شادی، شادی کردن، حمام افتاب گرفتن، غلتیدن، luxuriate.
  • زل زل نگاه کردن تابش خیره کننده، glower، چشم، با شگفتی نگاه کردن ترامواها، همکار، rubberneck، تخم چشم، ماهی، چشم چرانی.
خیره نگاه کردن لینک های مترادف: