دست مترادف


دست مترادف اسم فرم

  • نقش بخش مسئولیت، سهم، همدستی.
  • کارگر دستیار دستیار کارمند نوکر، مرد استخدام کارگر دیپلم.

دست مترادف فعل فرم

  • تسلیم انتشار، عملکرد، تبدیل، ارائه دادن، در حال حاضر، کمک چنگال بیش از.
  • توزیع خرج کردن گرفته،، مقابله، انصراف، apportion، پاکت، گردش، انتشار.
دست لینک های مترادف: