دشمنی مترادف
دشمنی مترادف اسم فرم
- خصومت آنیموس، دشمنی، نفرت، بد نیت دوست نداشتن، تلخی، کینه، بد خون، antipathy، نزاع، تضاد.
- خصومت نفرت دشمنی، تضاد، کینه، کینه توزی، آنیموس، بد نیت، antipathy، نزاع، بد خون.
- دعوا نزاع، درگیری، خصومت، مشاجره انتقام، دشمنی، اختلاف عقیده، اختلاف، اختلاف، fracas، نقض، اختلاف و تفرقه، دشمنی، برخورد، بد نیت.
دشمنی مترادف فعل فرم
- دعوا ادعا, مبارزه با, جنگ, مسابقه برخورد، مبارزه با، تقلا، دوئل، اختلاف، رقیب، bicker، squabble.