دقیقه مترادف
دقیقه مترادف اسم فرم
- رسیدگی به رکورد مجله، گزارش، معاملات، خلاصه، تفاهم نامه، ورود، هضم، یادداشت ها، خاطرات، چکیده.
- لحظه، لحظه، فلش، نفس، چشمک، برق زده، لرزش، تریس، دوم، jiffy.
دقیقه مترادف صفت فرم
- اهمیت ناچيزى ناچیز ناچیز، بی اهمیت، جزئی.
- دقیق خاص، درست ونشان، punctilious، خوب، مفصل، سخت.
- کوچک, گروه, غیر قابل مشاهده, کوچولو.