دور انداختن مترادف
دور انداختن مترادف فعل فرم
- دور انداختن پرتاب، بازیگران، دور از انصراف با، خلاص شدن از شر، ناخواسته، قراضه، jettison، تخلیه، رد، از بین بردن، خالی کردن.
- رد از بین بردن، توزیع با پرتاب، رها، ترک، اخراج، رد، رها، ریختن، بازیگران، انجام دور با، قراضه، ناخواسته، doff.