رزرو مترادف
رزرو مترادف اسم فرم
- تحت محاصره حفظ، حل و فصل، عقب نشینی مستعمره، محوطه، محدوده، بستن، دستگاه، خاک، زمینه، دامنه، سکونت، خانه، چمن.
- خویشتن داری اكراه، محدودیت، میرسد, خنکی کمرویی، فاصله، خاموشی، سردی، diffidence، خونسردی، مهار، hesitancy، عدم تمایل، secretiveness، evasiveness.
- سهام فروشگاه، تعداد کش، hoard، اندوخته، پس انداز، سرمایه، مخزن، تامین، انبارهای، تجمع، منابع، ان.
- شک تردید، محدودیت، وضعیت صلاحیت، اعتراض، استثنا، محدودیت، اخطار، اما شرط معافیت شرط، نقد است.
رزرو مترادف فعل فرم
- نگه بازگشت کنار برای ترتیب، تاخیر، ذخیره، حفظ، حفظ، کش، فروشگاه، تأمين، آویزان به در، تعویق، کتاب، برنامه، درگیر.