شایعات بی اساس مترادف


شایعات بی اساس مترادف اسم فرم

  • gossiper scandalmonger talebearer، prattler، quidnunc، tattler، تالابی، زاغی، newsmonger، ادم روده دراز، busybody، yenta.
  • شنیدهها, شایعه, chitchat، tittle-tattle، رسوایی, prattle, بحث کوچک، گزارش.

شایعات بی اساس مترادف فعل فرم

  • prattle, پر حرفی کردن، tittle-tattle، پچ پچ, چت, tattle, gabble.
شایعات بی اساس لینک های مترادف: شنیدهها, شایعه, چت,