شخصیت مترادف
شخصیت مترادف اسم فرم
- افسون جذابیت جذبه، افسون، مغناطیس، جاذبه، انیمیشن، پویایی، دوستی.
- رهبر قهرمان، قهرمان، رئیس، سر doer، بازیگر، قهرمان، ستاره، مدافع، اصلی، پیشگام، پیشگامی، سخنگوی، سخنگوی، فرمانده.
- ستاره سازترين قابل توجه، شخص بزرگ، جرم اسمانی ارزش, ستاره.
- شخص, فرد, مرد, پسر, دلقک, خارج از مرکز.
- شخصیت طبیعت، منش، خلق و خوی خوی، فردیت، رنگ، خط خطی، نابغه، سبک.
- شهرت، وضعیت، پست، اعتبار، یکپارچگی، موقعیت، ایستاده.
- شکل علامت، نشانه، صفر نشان, نشان, نامه، آرم.
- صفت مشخصه ویژگی, ویژگی, املاک.
- نقش.
- نوع طبیعت، آرایش، طعم، کیفیت ترکیب، شخصیت، خلق و خوی، جوهر.