طراحی مترادف
طراحی مترادف اسم فرم
- طرح طرح, الگوی، آرایش، طرح mockup، مدل، طرح، طرح، نقاشی، رب.
- هدف انجام طرح، شرکت، پروژه، سرمایه گذاری، چشم انداز، جاه طلبی، آزمایش، پیشنهاد.
- هدف، معنی، ساختار، توضیح، منطق، وحدت، نسب میان علت ومعلول، تم، telos.
طراحی مترادف صفت فرم
- ، طرح ریزی توطئه حیله گر، guileful، contriving، ترشیده محاسبه، conniving، گرانه، underhand، پنهانی، حیله گری، باهوش، ظریف، عمیق.
طراحی مترادف فعل فرم
- اختراع ایجاد سرچشمه، طرح، تصور، پروژه، contrive، طرح، اختراع کردن، کوک کردن، فکر می کنم تا، خواب، تخم، پرورش.
- قرعه کشی، طرح، طرح، ترتیب، تهیه، را، مد، سبک، طرح، جزئیات، مشخص، افز ا ر، مدل، ساختار، پیش نویس، برنامه، گوشت کردن، ساخت.