طرفدار مترادف


طرفدار مترادف اسم فرم

  • فن.
  • مدافع قهرمان، حامی توانی، مدافع، upholder، حزبی، مشترک، حامی، backer، دوست، تقویت کننده، سخنگوی، سخنگوی، sympathizer، همسفران.
طرفدار لینک های مترادف: فن,

طرفدار مترادف،