عاشقانه مترادف
عاشقانه مترادف اسم فرم
- آرمانگرا دریمر خيالات متفکر، رویایی، علاقه مندان، ماجراجو، knight-errant، قهرمان، عاشق.
- عشق امر، امر، رابط، گرفتاری، فتنه، flirtation، infatuation، عشق.
- ماجراجویی, شجاعانه سازمانی شیفتگی رمز و راز، فریب، جاذبه، علاقه، جذابیت، زرق و برق، تجدید نظر، شیفتگی، استعداد، رنگ، picturesqueness، شگفتی مترادف.
عاشقانه مترادف صفت فرم
- amatory concupiscent شهوت انگیز، سکسی، leering، ogling، وابسته به عشق شهوانی، پرشور، تحریک آمیز، شهوانی، شهوت پرست، خوش گذران، دوست داشتنی، اغوا کننده، adoring، عاشقانه، come-hither.
- ، دوست داشتن عاشقانه adoring محبت، اختصاص داده شده، مناقصه، نمایشی، عاطفی، پرشور، تند، گرم، پیش، lovelorn، احساساتی.
- فریبنده رنگارنگ، عجیب و غریب، فریبنده، افسانه افسانه ای، افسانه، زیبا، شاعرانه، پرماجرا، venturous، بی پروا، شجاعانه، قهرمانانه.
- فوق العاده رویایی آرمانی quixotic، آرمان، moonstruck، starry-eyed، خوش بین، رویایی، غیر عملی، غیر واقعی، خیالی،.