غیر عملی مترادف


غیر عملی مترادف صفت فرم

  • غیر واقعی حکومتی، unworkable است بیهوده، شبکیه،، بداند؟، غیر قابل جراحی، نظری، تفکری، تخیلی، چكيده، بعید، ایده آل، quixotic، عاشقانه، starry-eyed، عاشقانه.
  • ناکارآمد است.
غیر عملی لینک های مترادف:

غیر عملی مترادف،