لوکس مترادف


لوکس مترادف اسم فرم

  • بالای زندگی ثروت سهولت، غنا، رفاه، آسایش، بستری از گلهای رز، زندگی riley، ظرافت، شبدر، مخملی، sybaritism، خوش گذرانی، تبذير، self-gratification.
  • درمان، نادر، ظرافت، اسباب بازی بچه، frill، انتخاب بیت، نقره ای، بازیچه قرار دادن، زینت، آرایش، مظاهر، زر و زیور.

لوکس مترادف صفت فرم

  • عیاش، خوش گذران، افراط کار، sybaritic.
  • پر زرق و برق مجلل مزین، غنی، مجلل، راحتی، با شکوه، با شکوه، شیک و مد، خیلی شیک، تونی.
لوکس لینک های مترادف:

لوکس مترادف،