مرکز مترادف
مرکز مترادف اسم فرم
- middle-of-the-roader، متوسط، centrist.
- قلب، هسته، هسته، هسته، توپی، تمرکز، پنبه، مغز.
- میانه نقطه میانی محوری، محور، تمرکز، نقطه کانونی، ميانه.
مرکز مترادف فعل فرم
- تمرکز تمرکز، جمع آوری همگرا، جمع آوری، متحد، دیدار، خوشه، جمع.