مطرح مترادف


مطرح مترادف اسم فرم

  • affectation ذکراست تظاهر attitudinizing شیوه گرایی نمای جلو، ماسک، عمل، نشان می دهد, نقش, لباس مبدل در امدن, هوا.
  • استقرار موضع نگرش، موقعیت، جنبه، بلبرینگ، قیافه، حمل و نقل.

مطرح مترادف فعل فرم

  • انجام رسیدن اجرا، انجام، تخلیه، اعزام، انجام، حمل کردن، موفق، پیروز، را به تصویب، به عمل قرار داده, رفتن از، از طریق قرار داده، به عمل ترجمه، کشش.
  • تظاهر استقرار attitudinize، ادعا، شبیه سازی، وانمود کردن، تحت تاثیر قرار، و نادیده گرفتن، عمل، شم.
  • نشستن، ایستادن، مدل، استقرار.
مطرح لینک های مترادف: نقش, هوا,