مقابله مترادف


مقابله مترادف فعل فرم

  • مدیریت، انجام کنترل آب و هوا، کار کردن، مقابله با، ادعا، رسیدگی، موفق، انجام، استقامت، حمل، آن هک.
مقابله لینک های مترادف: