نظم و انضباط مترادف


نظم و انضباط مترادف اسم فرم

  • مجازات اصلاح کنترل، مجازات، ملامت، توبیخ، عذاب، سرکوب، castigation.
  • میدان منطقه موضوع، شعبه، البته، برنامه درسی، عناصر، آموزش، دکترین.
  • کنترل خود، خویشتن داری، سعی و کوشش، مته، ورزش، عمل، آموزش، روش، سفارش.

نظم و انضباط مترادف فعل فرم

  • تنبیه توبیخ، جریمه کردن توبیخ و ملامت کردن، chasten، castigate، عتاب کردن، سرکوب، درست، انتقاد.
  • دستور آموزش تدریس، آموزش، مدرسه، معلم، آماده، زمین، مته، عمل، ورزش.
نظم و انضباط لینک های مترادف: