نگاه کردن مترادف


نگاه کردن مترادف فعل فرم

  • نفرت و تحقیر، misprize، disdain spurn، contemn، snub، بگو، متنفر هستند، بی اعتنایی، نرخ، در تحقیر کلاه بالا نگه.
نگاه کردن لینک های مترادف:

نگاه کردن مترادف،