نگه دارید تا مترادف
نگه دارید تا مترادف فعل فرم
- تاخیر توقف مانع، بلوک، قطع، جلوگیری از، مانع.
- حمایت از سرپا نگه داشتن، ساحل متمدن،، حفظ، تجدید و احیای روحیه, جک، خرس.
- راب، چوب، لیوان.
- مسابقه حفظ نگه داشتن سرعت، تعادل، شبیه سازی، رقیب، رقابت، ادعا.
- گذشته، تحمل پوشیدن، چوب، نگه، زنده ماندن باقی بماند، ادامه، تحمل.