های قدیمی مترادف
های قدیمی مترادف صفت فرم
- تا زنگ زده، سفت، کسل کننده، زیرک، listless، مرده، شسته خسته صرف ساله، پژمرده، بیش از تپه، بی فایده فرسوده.
- ترش قدیمی کپک، خشک کپک زده، تنزل یافته، فاسد، فاسد، محافظه کار، مسطح، فاسد شده،، برنامه wilted.
- مبتذل hackneyed ارتجاعیٍ، پروانه-خورده، خسته، فرسوده، insipid، کلیشه، امری عادی و پیش پا افتاده، برنامه، سهام، کليشه اى، معمولی.