واريانت مترادف


واريانت مترادف اسم فرم

  • پیوستن به مفصل، پیرایش، بهم تابیدن و بافتن plait، همپوشانی، پیچ و تاب و، اتصال فارسی، تراش، mortise، اتصال، پیوست، جفت کردن، rabbet.

واريانت مترادف فعل فرم

  • متحد هم بافتن عضویت، اتصال، بافتن، اتصال، interweave، جفت کردن، تشکیل، rabbet، mortise، همپوشانی، ریسمان، اغوش گرفتن، برش، plait.
واريانت لینک های مترادف:

واريانت مترادف،