وصله و پینه بدنما مترادف


وصله و پینه بدنما مترادف فعل فرم

  • bungle خطا boggle، اشتباه، آستین، لکه دار کردن، از کار طفره رفتن, louse، خراب، قصاب، مارس، از بین بردن، mismanage، mishandle.
وصله و پینه بدنما لینک های مترادف:

وصله و پینه بدنما مترادف،