وقار مترادف
وقار مترادف اسم فرم
- تعادل، تعادل، ثبات، تعادل، ثبات، counterpoise.
- خونسردی اعتماد بنفس، تعادل فکری، self-assurance، خود را کنترل self-possession, خنکی، آرامش، حضور، حضور ذهن، کرامت، آرامش، داغ، ثبات، اعتماد به نفس، savoir مداخله.
وقار مترادف فعل فرم
- نگه دارید حمایت از موقعیت، تعلیق، شناور، تعادل، شناور، آویزان.