ولگردی مترادف


ولگردی مترادف اسم فرم

  • wastefulness، اسراف، تبذير، بی مبالاتی، improvidence، فراوانی، sumptuousness بیش از حد.
  • اتلاف هرزگی، wantonness رها، dissoluteness، فساد، viciousness، قمار،، promiscuity، licentiousness، استیصال، گناه، فساد، دژنره بودن، خواهد بود، کوتاهی.
ولگردی لینک های مترادف:

ولگردی مترادف،