پاپ مترادف


پاپ مترادف اسم فرم

  • انفجار، گزارش، انفجار، تخلیه، انفجار، انفجار، کف زدن.

پاپ مترادف صفت فرم

  • محبوب.

پاپ مترادف فعل فرم

  • انفجار پشت سر هم, سینه زدن, کرک، منفجر، منفجر، fulminate، snap.
  • بیرون برآمدگی، پیش رفتن، پروژه protuberate، اصرار کردن، اکسترود، تورم است.
  • رانش غوطه ور ساختن چوب، بهم زدن، پرتاب، بازی شیر یا خط.
  • نیزه جهش پرش، عجله، خط تیره، اجرا، اشک، بهار، فلش، شکستن.
پاپ لینک های مترادف: محبوب,