پرسم، مترادف


پرسم، مترادف فعل فرم

  • نشان می دهد نشان دادن، betoken پیش اگاهی دادن، در هفته آینده دال، presage، دلالت، نشان می دهد، به شهادت، نمایش، نمایش، augur، portend.
پرسم، لینک های مترادف:

پرسم، مترادف،