پر از گل مترادف
پر از گل مترادف صفت فرم
- ، bemired bespattered، گاز، کثیف، muddied، کثیف، کثیف، باتلاقی، باتلاقی، slushy، ميری، sodden.
- اشتباه، معلوم، بی نظم، سر در گم، مبهم، فازی، مبهم، muddleheaded، perplexed بافل، نظم.
پر از گل مترادف فعل فرم
- اشتباه درهم و برهم کردن ظروف سرباز یا مسافر، اختلال، مخلوط کردن، becloud، bedim، befuddle، ruffle، بهم خوردن، مبهم.