پناهگاه مترادف
پناهگاه مترادف اسم فرم
- ایمنی حفاظت امنیت، امانت، انزوا، حریم خصوصی، راحتی، گرما، پنهان، مخفی، حفاظت، حفظ، ایمنی، حضانت، تندرستی.
- پناه، پوشش، سقف، خانه، مسکن، سوراخ، آشیانه، دن، عقب نشینی، محراب، پناهندگی، مخفیگاه, مخفی گاه، حفظ، خانه، بندر، دژ، گوشه عزلت.
- پناهندگی پناه، سرپناه، عقب نشینی پناهگاه، بندر، خلوتگاه, پوشش, مخفی گاه، امد و شد زیاد.
پناهگاه مترادف فعل فرم
- محافظت از سپر، پوشش بندر، حفاظت، حفظ، پنهان، خانه، تسلیم، صفحه نمایش، مراقبت، نگاه پس از، را در، برای ارائه.