پچ مترادف


پچ مترادف اسم فرم

  • زمین زمین، دستگاه، زمینه بسیاری، طرح، پاکت، پاکسازی، فضا، منطقه.
  • قراضه پاره tatter، ربودن، بیت، کوک، کهنه، مرسل، blotch نقطه.
  • پوشش لایه پانل، ورق، برگ، کت، جایگذاشت، بشقاب، دال، لا.

پچ مترادف فعل فرم

  • ترمیم تعمیر، تعمیر، تعمیرات اساسی vamp، وضعیت، recondition، آماده، دوخته.
پچ لینک های مترادف: