پیاده سازی مترادف
پیاده سازی مترادف اسم فرم
- آزمایشگاهی ابزار، ابزار دستگاه، لوازم خانگی، ابزار، دستگاه، تدبیر.
- اعدام effectuation عملکرد، تخلیه، دستاورد، کمیسیون، دستیابی، دستاورد.
پیاده سازی مترادف فعل فرم
- مکمل اجرای فعال، تسریع، اثر، انجام، اجرا، انجام، مورد، متوجه، دستیابی، انجام، تحقق.