پیشرو مترادف


پیشرو مترادف اسم فرم

  • استاد سلف هرالد، منادی, پیشتاز, پیشگام، مبتكر، صادركننده، رهبر.

پیشرو مترادف صفت فرم

  • تحریک کننده، تحریک آمیز، و دستکاری معالجاتي موذی حیله گر, روی حیله و تزویر.
  • مهمتر از همه، اول، اصلی، غالب، جلو، برجسته اصلی رئیس بزرگترین, اولیه.
پیشرو لینک های مترادف: پیشتاز, روی حیله و تزویر, اولیه,

پیشرو مترادف،