پیشگام مترادف


پیشگام مترادف اسم فرم

  • پیشرو مبتکر، منادی مرزنشین، پديد، مخترع، پاسخ، avant-gardist، جد، ماما، اول.

پیشگام مترادف فعل فرم

  • کشف سرچشمه راه اندازی، آغاز، توسعه، معرفی، اختراع، افتتاح، سرب، ایجاد، یافت، کشف، ایجاد.
پیشگام لینک های مترادف:

پیشگام مترادف،