پیچیدگی مترادف
پیچیدگی مترادف اسم فرم
- affability، docility، obligingness، انعطاف پذیری، قابلیت انعطاف، complaisance، tractability، حلم، تمایل.
- دخالت گرفتاری، عارضه، ریزه کاری ضرب، پیچیدگی، مشکل است.
- مشارکت، encence، موافقت بازده، امتیاز، توافق.
- پیچ و خم، درهم و برهم کردن snarl پیچیده، پازل، شبکه، گره، دخمه پرپیچ و خم.