چهارم مترادف
چهارم مترادف اسم فرم
- دارد٬، اقامت، مسکونی، اتاق، اتاق، تسهیلات، آپارتمان، تخت، خواب، اقامت، سکونت، فضاها، بازداشتگاه, اقامتگاه، سرپناه، خانه، پد، ابلق-terre.
- رحمت و بخشش و شفقت، تحمل، روت، leniency، خیرخواهی، ترحم.
- منبع، منشاء، محل، خوب، بهار fount اصلی سهام، ریشه.
چهارم مترادف فعل فرم
- تسلیم ایستگاه، شاهد، مسکن، قرار داده تا خانه، کردهاید، پست، هیئت مدیره، اقامت، رعایت.