کج مترادف
کج مترادف اسم فرم
- شیب زمین، درجه تمایل، شیب، ظهور، سطح شیب دار، شیب، مورب، زاویه، شیب.
- شیب نگرش، تعصب و ديدگاه نقطه مشاهده، نظر، قضاوت، تکیه، واکنش، مشاهده، تاکید، زاویه،.
کج مترادف صفت فرم
- خم زاویه دار، زاویه ای، پیچ در پیچ، موجی منحنی، انحنا، sinuous، غیر مستقیم، کج و معوج، غیر مستقیم، پیچ خورده، قلاب، مارپیچ، مارپیچ، مایل.
- روی حیله و تزویر متقلب، thievish، بی پروا، جعلی اصولی، فریبنده، اشتباه، فریبنده، حیله گری، ناعادلانه، موذی.
کج مترادف فعل فرم
- رنگ تعصب تعصب، زاویه، تحریف، نفوذ، پیچ و تاب، وزن، لاغر، تمایل دارند.
- شیب شیب، شیب نوک، لیست، زمین، خم، لاغر، انحراف، نمی تونم.