کردن نوبت مترادف


کردن نوبت مترادف فعل فرم

  • لانه حفاری تا، افشا، آمده تا آمد تا با، آشکار، ظاهر می شود، قبر، disinter، پیدا، کشف، کشف، لخت، فاش، به نور، می رسند.
کردن نوبت لینک های مترادف:

کردن نوبت مترادف،