کمون مترادف


کمون مترادف فعل فرم

  • تامل اندیشیدن، نزدیک به دریافت، صحبت کند،، گفتگو، گفتمان، منعکس کننده، الهه شعر و موسیقی، ارتباط.
کمون لینک های مترادف: