کم عمق مترادف


کم عمق مترادف صفت فرم

  • سطح سطحی، skin-deep بی اهمیت، بیهوده و بیمعنی پر از کف، نابالغ، ناقص، ناچیز، قشون، empty-headed، unthinking، بچگانه،، احمقانه، بی معنی.
کم عمق لینک های مترادف:

کم عمق مترادف،