کنایه امیز مترادف


کنایه امیز مترادف صفت فرم

  • scornful derisive، sneering، تمسخر بدبینانه، طعنه، هژبر، هیدروکسید سدیم، بدخیم، تلخ، مخرب، لکه.
کنایه امیز لینک های مترادف: