کنترل مترادف


کنترل مترادف اسم فرم

  • مدیریت ارشاد، خویشتن داری، تسلط، حاکميت قانون، دولت، نظارت، اقتدار، انقیاد، فرمان.

کنترل مترادف صفت فرم

  • governable لشکر بازده، تسلیم، مطیع، acquiescent، سازگار، untroublesome، مطیع، pliant، قابل انعطاف، رام، wieldy، دستی، راحت.

کنترل مترادف فعل فرم

  • جلوگیری، محدود کردن، راهنمای، حاکم، استاد، تسلط، دستکاری، تعیین، انجام، مدیریت، فرمان، نظارت، هدایت، تنظیم، مستقیم، خلبان، نظارت، تجویز.
کنترل لینک های مترادف:

کنترل مترادف،