کهنه را نم زدن مترادف
کهنه را نم زدن مترادف اسم فرم
- pat، لمس daub، سکته مغزی، تلنگر با مگس کش زدن، خفاش، پک.
- لقمه بیت، دسته علف و غیره، ضایعات پت، قطعه، خرج کردن، خرده نان، داش، smidgen.
کهنه را نم زدن مترادف فعل فرم
- شیر فشار با نوک انگشت پت، daub، لمس، تلنگر، با مگس کش زدن، رنگ، سواب.