کیرینگس مترادف


کیرینگس مترادف اسم فرم

  • متلاشی شدن لغزش قطعه، آتل، پوسته پوسته شدن، تراشه، قطعه، تکه، پاره کردن، اصلاح.
کیرینگس لینک های مترادف: