کیسه مترادف
کیسه مترادف اسم فرم
- تخصص بهره، زمینه کار، مهارت، forte، حرفه ای، سرگرمی، استعداد، استعداد، تمایل، اولویت، چیزی، تعداد، بحث.
- کیسه گونی جیبی، کانتینر، فشار با نوک انگشت، کیف پول.
- کیف جیبی، حفره، کیست مثانه، کیسه، گونی، غلاف، وزیکول، بورسا، کپسول.
- گونی کیف، کیف پول کیسه، valise، چمدان، حمل و نقل، خورجین، گرفتن، ظرف، تک واژ چندوجهی، مورد، خورجین.
کیسه مترادف فعل فرم
- برآمدگی متورم، ضربه، باد شکم، بیرون، اصرار کردن، گشاد، پف دار، بزرگ، گسترش، کشش، نفخ.
- ضبط را شلیک، کشتن، دام، خالص، قلاب، و دستگاه گیرنده تامین، حمل کردن، به دست آوردن، دریافت، را.