گاو کوهان دار مترادف
گاو کوهان دار مترادف اسم فرم
- guffaw، خنده، خنده شکم، horselaugh، فریاد زدن، جیغ، غرش، yuk، شیرینی yock.
- چت chitchat شایعات بی اساس، پچ پچ، بحث، heart-to-heart، گفتگوی à گفتگوی، prattle، schmooze، kaffeeklatsch.
گاو کوهان دار مترادف فعل فرم
- بحث پچ پچ پر حرفی کردن prattle gabble دروغ گفتن پرحرفی گاز, yackety-yak, صدای تند و تیز schmooze جویدن چربی جویدن گردوغبار، natter.