گردش مترادف


گردش مترادف اسم فرم

  • قیمتها، تفرج، تور، سفر، ربط، ولگرد، قدم زدن.

گردش مترادف فعل فرم

  • سفر البته چرخند، چرخش، gyrate، چرخش، حرکت در اطراف، اطراف، peregrinate، سفر، تور، circumnavigate، perambulate، پر، جریان، شامل.
گردش لینک های مترادف: