گریزان مترادف
گریزان مترادف صفت فرم
- لطیف baffling مرموز و پیچیده، مشکل پیچیده،.
- وقت تلف کردن غیر مستقیم، بروش گریزان، بی ثبات، cagey، dissembling, مایل, بدون واکنش fudging، مکار، فریبنده, روی حیله و تزویر، گمراه، casuistic.
- گریزان، لغزنده زودگذر گذرا، گذرا، بی ثبات.